خداحافظیهای صلحجویانه، قطع رابطههای تفاهمی، رابطه کشیهای نرم، عشق گریزیهای لاجرم، بخشی از سختترین لحظات زندگیاند. گیرم که بیشترشان بعدن بشوند رابطههای "جور دیگر"، اما آغوش آخر، سک-س آخر، شب آخر، بوسهی آخر، مادامی که دانسته باشند، بینهایت غمانگیزند و ویرانگر.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
واژه باز
تو نیازمند سینه ای عضلانی و بازوانی ستبر و همرنگ مس گداخته ای که تو را در بر گیرند. از واژه های نحیف و فرتوت من کاری ساخته نیست . . . *...
-
با مقدمه يا بي مقدمه بالاخره بايد از يه جايي شروع بشه ديگه... را...
-
جای اینکه بیام از بطری های خالی مشروب و لیوانای نیمه پر آبجو و سیگارای نیم سوخته و آهنگای جادویی Secr...
-
تو نیازمند سینه ای عضلانی و بازوانی ستبر و همرنگ مس گداخته ای که تو را در بر گیرند. از واژه های نحیف و فرتوت من کاری ساخته نیست . . . *...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر