گفته بودی هر خوابی را که می بینم برایت تعریف کنم. چه تو تویش بوده باشی چه نبوده باشی.
گفته بودی دوست داری برایت تعریف کنم.
نمیدانم میدانستی من چندان اعتقادی به خوابها دارم یا نه؟!
خوابها به نظرم فقط همان چند لحظه ی بعد از بیدار شدنند که میشود حسشان کرد کمی...
اما، هیچگاه برایت تعریف نکردم دیگر ، هیچکدام از آن خوابهایی را که انگار چنگ می اندازد به همه جای دلت و محکم میفشاردش...که بعد از اینکه از خواب می پری دستت را میگذاری گوشه ی چپ سینه ات که ببینی هنوز سر جایش هست یا نه...!!
گفته بودی دوست داری برایت تعریف کنم.
نمیدانم میدانستی من چندان اعتقادی به خوابها دارم یا نه؟!
خوابها به نظرم فقط همان چند لحظه ی بعد از بیدار شدنند که میشود حسشان کرد کمی...
اما، هیچگاه برایت تعریف نکردم دیگر ، هیچکدام از آن خوابهایی را که انگار چنگ می اندازد به همه جای دلت و محکم میفشاردش...که بعد از اینکه از خواب می پری دستت را میگذاری گوشه ی چپ سینه ات که ببینی هنوز سر جایش هست یا نه...!!
۱ نظر:
welcome back!
ارسال یک نظر