۱۱ دی ۱۳۸۸

ناشناخته


در گرماگرم نفس گير اين فصل پر عطش دلم مي سوزد از نبود هرم داغ لبخندي وفاصله قالبي مي سازد از 
انديشه يخ بسته ام...




هیچ نظری موجود نیست:

واژه باز

تو نیازمند سینه ای عضلانی و بازوانی ستبر و همرنگ مس گداخته ای که تو را در بر گیرند. از واژه های نحیف و فرتوت من کاری ساخته نیست . . . *...