جناب آقاي/خانم ؟؟!! خدا ،
احوالت؟؟روبه راهي ؟خوش ميگذره اون بالا!؟اوضاع چطوره؟
يه عرض كوچيك داشتم؛خيلي وقت بود ميخواستم بهت بگم وقت نميشد.حوصله نداشتم.بگذريم...
آخه عزيز من.مجبور بودي اين همه جك و جونور و از اين جونور دوپاها و ... بريزي اين پايين كه آخرش از پس كنترل كردنشون برنياي و يادت بره كي كجاست و كي چيكار ميكنه و اصلا نتوني حاضر غايبشونم بكني و ولشون كني به اميد خودشون؟؟ها؟؟!! چند تا درست حسابيشو از هر كدومش ميذاشتي،هم اونا حالشو ميبردن هم خودت.والااااااا...
راستي،يه چند ماهيه ناجور زوم كردي رو من ، رو ماها.اينجاييا. بابا جان ضد حالم حدي داره.ما رو تو كلي حساب مي كنيم.به جون خودم!!من كه خودم نميدونم چه هيزم تري بهت فروختم . خودت(خدا) رو خوش نميادا.حالا از من گفتن بود.
فرشته مرشته ها رو همه گي سلام برسون. از طرف ما ببوسشون!!
مخلصيم. خوش باشي...فعلا.
۱ نظر:
قشنگ می نویسی
به خصوص این اخری را حال کردم
ارسال یک نظر