۱۶ فروردین ۱۳۸۹

پ ی ا د ه


یه بارون از اون بهاریاشم نمیاد که بعدش پیاده از هفت تیر برم ولیعصر. از اون جا هم پیاده توی بلوار کشاورز...میدونین واسه چی میگم که...؟؟!! ها؟؟

۲ نظر:

رژ گفت...

با من كه نيستي.اما من ميدونم..... لبخند مثلا

رسا گفت...

با من كه نيستي.اما من ميدونم..... لبخند مثلا

واژه باز

تو نیازمند سینه ای عضلانی و بازوانی ستبر و همرنگ مس گداخته ای که تو را در بر گیرند. از واژه های نحیف و فرتوت من کاری ساخته نیست . . . *...