۲۳ مهر ۱۳۸۸

درانك


ميگه: تو هم يه پيک بخور.
من نمي‌خورم.
سيگار توي دستمه.
اون دوتا توي بغل همديگه‌ان.
من نشستم روبه‌روش.
سيگار مي‌کشم.
ليوان رو مي‌گيره بالا و مي‌گه به سلامتي.
مي‌گم نوش.
اون هي مشروب مي‌خوره.
هي مشروب مي‌خوره.
اون دوتا هنوز توي بغل همديگه‌ان.
سيگاره داره توي دست ِ من خاکستر مي‌شه.


۱ نظر:

p گفت...

خب
به سلامتی
:(

واژه باز

تو نیازمند سینه ای عضلانی و بازوانی ستبر و همرنگ مس گداخته ای که تو را در بر گیرند. از واژه های نحیف و فرتوت من کاری ساخته نیست . . . *...