۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹

I Eat You All Alive

بعد تو میای با کتابات ، با یه عالم اطلاعات ، آدمای ضایع ، حرفای بامزه
من نگات می کنم با سنّم ، با اخلاق مثل جنّم ، با بیکاریامو ، با بیزاریام

میگی بلند شو برو بیرون ، میگی بلند شو بریم بیرون
بریم پارتی و گالری و کنسرت جاز تلفیقی

ولی من رو همين مبل میشینم ، همون فیلم همیشگیمو میبینم
چرت می زنم ، کتابامو ورق میزنم

میگم بیزارم از همه‌تون ، بيزارم از همه‌تون



-127

۱ نظر:

رسا گفت...

جدي مرتضي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

واژه باز

تو نیازمند سینه ای عضلانی و بازوانی ستبر و همرنگ مس گداخته ای که تو را در بر گیرند. از واژه های نحیف و فرتوت من کاری ساخته نیست . . . *...