گاهي وقتا اينقدر احساس تنهايي مي كني كه حتي خودت هم ميترسي كه بخواي بهش نگاهي بندازي!!! بس كه عميق و تاريك و ...
گاهي وقتا اينقدر احساس تنهايي ميكني كه بارها و بارها ميري تو صفحه Create New Message موبايلت ، اما جرآت نميكني چيزي بنويسي...
به اسم های روشن توی مسنجر نگاه می کنم
به لیست آدرس های ایمیل
به فون بوک موبایل
به گوشی تلفن
رومو برمی گردونم و چونه مو می دم بالا و به آقای تنهایی می گم:
عزیزم، این مشکل من و توئه، باید خودمون دو تایی حلش کنیم!
عادت می کنیم...
به لیست آدرس های ایمیل
به فون بوک موبایل
به گوشی تلفن
رومو برمی گردونم و چونه مو می دم بالا و به آقای تنهایی می گم:
عزیزم، این مشکل من و توئه، باید خودمون دو تایی حلش کنیم!
عادت می کنیم...